مصاحبه با نگان فام؛ کارآفرین و موسس یوگا فام

نگان فام، موسس یوگا فامیلی (Yoga Phamily) است. یوگا فامیلی تنها استادیویی خانواده-محور یوگا واقع در سانفرانسیسکو است. هدف این استادیو این است که خرد مرتبط با یوگا را در جامعه های کوچک دوستان و خانواده رشد دهد و به این شیوه آزادی، صلح و خوشبختی را در میان مردم ترویج دهد. مرکز کارآفرینی ناستاک (Nasdaq) تصمیم گرفت تا با نگان مصاحبه ای انجام دهد و بررسی کند که چگونه تبدیل به یک کارآفرین موفق شده است.

 

 دیدگاه شما از کارافرینی چیست؟

به نظر من، کارآفرینی یعنی داشتن شجاعت و شهامت. در حقیقت وقتی که شما شجاعت داشته باشید، می توانید قدم به سرزمین هایی بردارید که برای شما ناشناخته است.  این کار ممکن است در قدم اول کمی به نظر ترسناک بیاید، ولی اگر شما شهامت و شجاعت لازم را داشته باشد؛ برای این کار انرژی و انگیزه لازم را خواهید داشت و حتی ذره ای از این انرژی و انگیزه برای شما کم نمی شود. حتی اگر تمام اطرافیانتان به شما بگویند که "نه! به آن جا نرو! به جایی برو که ایمن و روشن است!" ولی باز هم شما با شجاعت در این راه ناشناخته قدم خواهید گذاشت.

 

شما چگونه این کمپانی را پایه ریزی کردید؟

من در یک مرکز بیمارستانی به عنوان یک پرستار مشغول به کار بودم و شب ها هم به کلاس های یوگا می رفتم. تا این که مدیر این مرکز به من گفت: "تو استعداد زیادی در یوگا داری! آیا می توانی به خردسالان یوگا آموزش دهی؟ من هم سریعا قبول کردم. سپس پیش خودم گفتم که وفتی می توانم به خردسالان آموزش دهم، چرا بزرگترهایشان را هم همزمان آموزش ندهم؟ چرا کاری نکنم که خانواده ها به طور کلی آموزش نبینند؟" پیش خودم گفتم این ایده خوبی می شود که تمام اعضای خانواده را با هم آموزش دهم. خردسالان و کودکان را به همراه پدر و مادر و حتی پدربزرگها و مادربزرگها و خاله و دایی و عمو و عمه و غیره همگی به یک استادیو ببرم و آن ها را در آن جا آموزش دهم!

 

بزرگترین تجریه و یا درسی که تا کنون در این راه گرفته اید چه بوده است؟

بزرگترین درسی که در این راه  گرفتم این است که سعی کنم که بیشتر با مردم آشنا شوم و بیشتر آن ها را درک کنم. سعی کنم آن ها را استخدام کنم و کاری کنم که ارتباط بیشتری با آن ها داشته باشم. دومین درسی که زندگی در طول مسیر ایجاد این کمپانی به من آموخت این بود که سریع تغییر کنم! اگر فهمیدید که کاری که دارید انجام می دهید و یا روشی که پیش گرفته اید نتیجه بخش نیست و یا ممکن است برایتان مشکل ساز باشد، بدون تردید سریع این شیوه را تغییر دهد. تغییر کردن نیاز به همت و پشتکار دارد و ممکن است انجام دادن آن آسان نباشد. ولی در مواقعی که حقیقتا نیاز به تغییر رویه دارید؛ این جرات و شهامت را داشته باشید که با قدرت این مسیر را تغییر دهید.

 

کمپانی شما چه تغییراتی ایجاد کرده است؟

این کمپانی سعی در آن دارد تا به والدین این فرصت را بدهد که در کنار فرزندانشان به تمرین هایی مانند یوگا و مدیتیشن بپردازند. این موضوع باعث می شود که رابطه میان والدین و فرزندان قوی تر شود. همچنین این موقعیت را برای کودکان (حتی 1 ساله ها) ایجاد کرده ایم که با مفهوم یوگا و مدیتیشن آشنا شوند و بتوانند یوگا و مدیتیشن را تمرین کنند.

 

 اگر با علمی که امروز دارید، به زمانی می رفتید که این کمپانی را تازه تاسیس کرده بودید؛ چه چیزی را تغییر می دادید؟

علمی که امروز دارم، به زمانی می رفتم که این کمپانی را تازه تاسیس کرده بودم، سعی می کردم افراد بیشتری را استخدام کنم و به آن ها اعتماد به نفس بیشتری می دادم و تلاشم را بیشتر می کردم.

 

 توصیه شما به کارآفرینانی که تازه می خواهند وارد این کار شوند چیست؟

توصیه من این است که قوی باشید.

ناامید نشود و حقیقتا سعی کنید بر روی کارهایی که می خواهید انجام دهید تمرکز کنید.

مسلما وقتی که می خواهید کاری را انجام دهید، موانع و مشکلات زیادی بر سر راه شما قرار می گیرند و باعث می شوند که در کارتان خلل ایجاد نشود. سعی کنید این موانع را دور بزنید.

از چیزی که از آن وحشت دارید فرار نکنید سعی کنید با آن روبرو شوید.

سعی کنید آن را به چالش بکشید. شعار اصلی من وقتی که این کمپانی را تشکیل دادم این بود که کار درست را انجام دهید. مهم این نیست که این کار برای شما چه هزینه ای داشته باشد و یا این که چقدر برایتان مشکل ساز شود. توصیه دیگر من این است که افرادی را استخدام کنید که آن ارزش هایی که برای شما مطرح است؛ برای آن ها هم مطرح است.

 

 

 تعریف شما از موفقیت چیست؟ فکر می کنید آن را بدست آورده اید؟

از نظر من موفقیت زمانی بود که به پدرم گفتم که دیگر نیازی نیست که در کارخانه کار کند. زمانی که به مادرم گفتم که هر کاری را که خودت دوست داری می توانی انجام دهی. زمانی که برای اولین بار خواهرم و چهار فرزندش را برای اولین بار در عمرم با خودم به سفر تفریحی بردم و زمانی که تمام معلمان یوگا در یوگا فامیلی به من گفتند که چقدر به من افتخار می کنند همچنین وقتی که احساس می کنم می توانم برای مشتریان و افرادی که می خواهند یوگا یاد بگیرند مفید باشم؛ احساس موفقیت می کنم.

 

در طول این راه، بهترین و بدترین خاطره ای که تا کنون داشتید مربوط به چه زمانی بود؟

بدترین خاطره ام مربوط به زمانی بود که مجبور شدم عده ای از افراد را به دلیل این که رفتار نامناسبی در کمپانی داشتند اخراج کنم و بهترین خاطره ام هم مربوط به زمانی بود که برای اولین بار، این کمپانی را تاسیس کردم چون در آن لحظه اول فکر می کردم هرگز این توانایی را نخواهم داشت که یک کمپانی را که مال من است تاسیس کنم.

 


کارآفرینی یوگا ,کمپانی ,زمانی ,انجام ,تغییر ,آموزش ,برای اولین ,یوگا فامیلی ,انجام دهید ,بدترین خاطره ,تاسیس کرده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان دندانپزشکی و کلینیک دندانپزشکی دنیای تکنولوژی ودانش آریا بازرگانی و ترخیص کالا risograph معرفی تولیدی ها و عمده فروشان پوشاک (لباس) مدرسه علمیه مشایخ انصاری SCORPION